پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

یادداشتی بر فیلم Children of Men (آلفونسو کوآرون – ۲۰۰۶)

"خبر فوری: جوان ترین انسان دنیا دقایقی پیش در سن هجده سالگی درگذشت..."

 

فیلم با این جمله شروع می شه و به دنبال اون آدم هایی رو می بینیم که توی یه کافه در لندن بصورت ایستاده و با اندوه فراوان به این خبر که از تلویزیون پخش می شه نگاه می کنن.

 

داستان فیلم در سال ۲۰۲۷ می گذره. زمانی که به دلیل آلودگی هوا، تشعشعات رادیویی و ماهواره ای و شیوع بیماری های خاص، انسان ها دیگه بچه دار نمی شن. پسری که خبر فوتش از تلویزیون پخش می شه متولد سال ۲۰۰۹ بوده.

 

مهاجرین غیر قانونی، شورش های خیابانی، گروه های تروریستی و تشکیلات زیر زمینی تمام دنیا از جمله انگلستان رو فلج کردن. دنیا به شورش کشیده شده. همه جا درگیری و تیراندازی و زد و خورده... تصویری کاملا تاریک و سیاه از دنیای سال ۲۰۲۷ که خیلی هم با اون فاصله نداریم.

 

در چنین شرایطی، دختر سیاه پوستی پیدا می شه که باردار شده... اینکه چرا و چطور این اتفاق افتاده مهم نیست... مهم اینه که نوزادی در راهه... اولین نوزاد بعد از ۱۸ سال. دختر از ترس گروه های سیاسی مختلف و دولت که قطعا بچه رو ازش خواهند گرفت و به نفع خودشون و اهداف سیاسی شون مصادره می کنن، به تشکیلات رهایی بخشی پناه می بره تا اونو مخفیانه از کشور خارج و به محلی امن منتقل کنن... داستان فیلم در واقع از همینجا شروع می شه.

 

آلفونسو کوآرون نشون داده که در ساخت فیلم های مختلف در ژانرهای گوناگون تبحر فراوانی داره. از فیلم عاشقانۀ "آرزوهای بزرگ" گرفته تا فیلم به شدت مورد دار Y Tu Mama Tambien و هری پاتر ۳ و حالا هم درامی تخیلی.

 

کلایو اوون نقش مردی رو بازی می کنه که تصمیم می گیره از دختر محافظت کنه و اونو به محلی امن در خارج از کشور برسونه. بازی کلایو اوون مثل همیشه فوق العاده اس. به غیر از اوون، بقیۀ بازیگران نقش های کوتاهی رو ایفا می کنن... هر کس در قسمتی از این فرار به اونها کمک می کنه. جولیان مور و مایکل کین از دیگر بازیگران فیلم هستن.

 

در اغلب سکانس ها از سبک فیلمبرداری مستند استفاده شده که به شدت به اثرگذاری بیشتر صحنه ها کمک کرده. حتی در سکانسی چند قطره خون به لنز دوربین می پاشه و تا چند دقیقۀ بعد به همین شکل ادامه پیدا می کنه. در موارد بسیاری تماشاگر غافلگیر می شه. اتفاقاتی می افته که به هیچ وجه منتظرش نبودیم و چنان ناگهانی هستن که ما هم – مثل شخصیت های فیلم – از دیدنش شوکه می شیم.

 

این فیلم در اسکار امسال (۲۰۰۷) در سه رشته کاندید بود: بهترین فیلمنامۀ اقتباسی، فیلمبرداری و تدوین. بعد از دیدن فیلم های ضعیف و متوسط زیادی که هر سال – به صرف فروش در گیشه – ساخته می شن، تماشای یه همچین فیلم خوش ساختی واقعا آدم رو سر حال میاره!

نظرات 1 + ارسال نظر
فیروزه شنبه 17 شهریور 1386 ساعت 13:48

اگه مجوز منو لغو نکرده بودی من یه بلیط مجانی برای سفر به سال ۲۹۷۸ داشتم که چون خودم سرم شلوغه می دادمش به تو ولی این فرصت و از دست دادی

البته مجبور شدم اینجا کامنت بذارم چون مجوزم لغو شده نمی تونم به گذشته سفر کنم و برای پست قبلیت کامنت بذارم :)

نه! من شوخی کرده بودم! مجوز شما سر جاشه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد