پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

فرانسه در فارسی

در دورۀ قاجار و بعد از ورود فرنگی ها به ایران، کلمات فرانسوی زیادی وارد فارسی شد. ما هر روز از این کلمات استفاده می کنیم و از فرانسوی بودن خیلی هاش بی خبریم:

گارسون: به فرانسوی یعنی "پسر"
رب دو شامبر: یعنی لباس خونه
بیسکوئیت: بیس + کوئیت = دوباره پخته شده
تیره: کی فکرشو می کنه این کلمه فرانسوی باشه؟ (
tiret)
مغازه: به فرانسوی
magasin ؛ خودش از عربی (مخزن) وارد فرانسوی شده بوده قبلاًها!
رفوزه: به فرانسوی
refuse (رد کردن)
ژوپ: دامن، مینی ژوب = دامن کوتاه
شارلاتان: این یکیو دیگه خدایی کمتر کسی می دونه (
charlatan)
صابون:
savon
کوران: به معنی جریان شدید هوا (
courant)
مزون: یعنی خانه (
meson)
شین لو: ما به نوعی سگ می گیم شین لو در صورتیکه "شین" به فرانسوی یعنی سگ!
شاپو: ما به یه نوع کلاه می گیم کلاه شاپو، "شاپو" به فرانسوی یعنی کلاه!

چند تا دیگه:
آباژور، آمپول، اورژانس، آژانس، اتیکت، بلیت، تیراژ، شومینه، شوفر، شوفاژ، بانداژ، توالت، کامیون، فویل، شال، ژیله، مرسی، املت، کتلت، ژامبون، کراوات، کاناپه، کودتا، کنکور، گیشه، لوستر، مایو، مانتو، ویترین، ویراژ،... .

فکر کردی چرا همه جای دنیا به آلمان می گن Germany ما می گیم آلمان؟ اینم فرانسویه! یونان هم همینطور.

ها؟! دو دقیقه اومدی اینجا کلی فرانسوی یاد گرفتی، برو حالشو ببر!