پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

رومن پولانسکی: جنایات و مکافات

هفتۀ گذشته  رومن پولانسکی – کارگردان معروف سینمای جهان و برندۀ اسکار – در سوئیس دستگیر شد. (منبع خبر)

سامانتا گیمر در سال 1977این کارگردان از سال ۱۹۷۷ به جرم تجاوز به یه دختر ۱۳ ساله تحت تعقیب پلیس آمریکا بود و در سال ۲۰۰۲ حتی نتونست برای گرفتن جایزه اسکار بهترین کارگردانی (برای فیلم پیانیست) وارد خاک این کشور بشه.

اگه پلیس سوئیس رومن پولانسکی رو تحویل آمریکا بده احتمال زیاد به چندین سال حبس محکوم می شه و با توجه به اینکه بالای ۷۰ سال سن داره، شاید دیگه هیچوقت نتونه فیلم بسازه.

از طرف دیگه در چند روز گذشته تعداد زیادی از اهالی سینمای جهان به این اقدام  اعتراض کردن و خواستار آزادی رومن پولانسکی شدن. (منبع خبر)

چیزی که بهش فکر می کنم اینه که آیا مشهور بودن (حتی رومن پولانسکی بودن) باعث می شه که از مجازات عملی که انجام دادیم (چه اینکه ۳۲ سال پیش) مصون باشیم؟ من از شیفتگان سینمای پولانسکی هستم و قبلاً هم دربارۀ یکی از فیلم هاش (Frantic) اینجا نوشته بودم، اما آیا قانون نباید دربارۀ این کارگردان بزرگ اجرا بشه؟

به چهرۀ سامانتا در ۱۳ سالگی دقت کنین. همه می تونیم حدس بزنیم اون اتفاق چه تاثیری در زندگی و روحیۀ این دختر گذاشته... کابوس های شبانه، وحشت از آدم ها، عدم اعتماد به دیگران...

اما چون یک فرد معروف به اسم رومن پولانسکی این کار رو انجام داده باید تبرئه بشه؟

نظرات 14 + ارسال نظر
محسن سه‌شنبه 21 مهر 1388 ساعت 10:41 http://filmamoon.blogsky.com

ما قراره یک جنبش ضد سویس درست کنیم. رنگشم بعدن تعیین می کنیم. علی الحساب من و امیر کاستاریکاییم.
هدف رهایی پولانسکی از دست حقه بازان سویسی است که با حیله و نیرنگ رومن رو کشوندن سویس که به آمریکا خوش خدمتی کرده باشند.
مرگ بر سویس و زوریخ.
هر فیلمی هم توی زوریخ جایزه بگیره از نظر جنبش تحریمه.
کلی برنامه های دیگه هم داریم که بعدها توی سازمان های بین المللی میگیمش.
لطفن.

چه جنبش باکلاسی، شما و امیر کاستاریکا؟!
پدرو آلمودووار هم اعلام حمایت کرده بود (چه کسی هم!). اونم عضو کنین... به جوزپه تورناتوره و پل ورهوون هم بگین احتمال زیاد پایه اینجور کارها هستن!
سوئیس هم بخاطر سرما و یخبندون زیاد از اول برای ما تحریم بود.
راستی این جنبش شما وب سایتی، وبلاگی چیزی نداره؟!

ر و ز ب ه سه‌شنبه 14 مهر 1388 ساعت 12:35 http://hazrat-eshgh.com

حدس می زدم اون سالها باشه. چون جایی شنیده بودم چند سال پس از بچه رزماری (۱۹۶۸) کشتنش.

+ هدف تنها آوردن نمونه بود. :)

آره. در این شک نکن هر ایرانی که با این تارنما آشنا باشه بدون شک به برگ رومن پلانسکی روزی ده بار رفته!
نیست ما دنبال سوژه هستیم به کل! اینم که خوراک..

ما اصولا سرمون درد می کنه واسه سوژه!

ر و ز ب ه سه‌شنبه 14 مهر 1388 ساعت 03:47 http://hazrat-eshgh.com

آقا گمان کنم تارنمای IMDB یه رکورد جاودانه زده..

تو برگ رومن پلانسکی این نکته خیلی جالبه.

STARmeter:
Up 105,800% in popularity this week. See why on IMDbPro.

STARmeter سایت IMDB با تعداد مراجعه کنندگان به صفحه اون شخص بالاتر می ره... فکر کنم این هفته نصف مراجعه به صفحه اش رو خود من انجام دادم!!!

ر و ز ب ه سه‌شنبه 14 مهر 1388 ساعت 03:45 http://hazrat-eshgh.com

از این گفت و گوهای طولانی به خوبی میشد استفاده کرد.

من چند تا چیز بگم؟

- سامانتا یک دختر و شهروند عادی حساب میشد که پس از اون رخداد شاید دچار n تا بیماری روانی شده باشه و بدون شک تا لحظه مرگ و شاید هتا در واپسین لحظه های مرگ تنها چیزی که یادش بیاد همون لحظه بوده باشه !! (ما فرض رو میگیریم که تجاوز بوده نه نزدیکی!)
و به هر حال تو تمام این سال های عمر خودش با این رخداد یه جوری سر کرده و همیشه تلاش برای فراموش کردن اون داشته.

- رومن پلانسکی همون سال 1977 هم رومن پلانسکی بود! همون زمان هم آدم بزرگی بود و همون زمان هم همه به عنوان یک کارگردان بزرگ از اون یاد می کردند. بچه رزماری رو هم یدک می کشید!
آیا فکر نمی کنی که پس از اون رخداد رمان پلانسکی هم به عنوان یک کارگردان بزرگ تاوان کارش رو داد ؟؟
بیا سامانتا و رومن رو از همدیگه جدا کنیم.
رومن پلانسکی به عنوان یک شهروند فکر نمی کنی این سی سال تاوان اون کارش رو ددا ؟؟
سی سالی که شاید اگر در آمریکا می تونست باشه ده تا فیلم بیشتر می ساخت و خدمت بیشتری به دنیای فیلم در دنیا می کرد ؟؟
نمی خوام گفتمان رو نسبی کنم وگرنه آقا محسن هم خوب گفتند (پاسخگویی هیتلر و ...) فکر نمی کنی جسد تکه تکه زن رومن پلانسکی رو میشه تاوان حساب کرد ؟؟

رومن پلانسکی بیست و هشت فیلم ساخته! که پس از اون رخداد تنها هشت فیلم ساخته! یعنی سی و دو سال هشت فیلم.
ولی پیش از اون رخداد طی بیست سال بیست فیلم ساخته!
درسته که شاید در اون اوج جوانی هوس فیلم ساختن زیادی به سرش زده باشه ولی نمی خوای اینها رو کمی به هم پیوند بزنی ؟؟

+ به هر حال در دیدگاه من تکه تکه شدن زن پلانسکی هم نمی تونه درد سامانتا رو التیام ببخشه و هیج برابری نکنه این دو رخداد و هیچ رخداد دیگه ای.. ولی من احساس می کنم و احساس می کنم به خوبی که "رومن پلانسکی" تاوان کار خودش و شاید هتا بیشتر رو داده و خواهد داد.
چه به آمریکا بره و وارد زندان بشه و آب خنک بخوره!
چه آزادش کنن و تو پاریس روی مبل خونش لم بده!

+ تو در این شک نکن!

با بخشی از حرفهات موافقم.

با اینکه رومن پولانسکی در این سی سال تاوان کارهاشو داده موافقم.

اما نکته ای که هست اینه که شارون تیت (همسر رومن پولانسکی) سال ۱۹۶۹ کشته شد، ۸ سال قبل از ماجرای سامانتا.

من فکر می کنم بزرگترین تاوانی که پولانسکی داده عدم امکان حضورش در مراسم اسکار سال ۲۰۰۲ بوده... مجازات از این بالاتر؟!

ر و ز ب ه سه‌شنبه 14 مهر 1388 ساعت 02:16 http://hazrat-eshgh.com

استفاده می کنیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

:|

فیروزه دوشنبه 13 مهر 1388 ساعت 20:50

اون جمله در مورد سامانتا و همه قربانی های جسمی و روحیه .

با این قضه موافقم که مشهور بودن یه ادم نباید براش مصونیت بیاره در برابر مجازات ولی من کلیت مجازات ها و به خصوص گذشت زمان رو بیشتر مورد نظر داشتم .

و در مجموع به عنوان یه شهروند خوشحالم که حس همدردی و عدالت خواهی رو تو وبلاگت می بینم

بعضی چیزها با گذشت زمان هم از یاد نمی رن و حتی شاید درد بیشتری هم به همراه بیارن...

سامانتا در یکی از مصاحبه های اخیرش گفته بود چیزی که بیشتر از خود اون حادثه اذیتش می کرده ورود ناخواسته خبرنگاران و مطبوعات به محدوده زندگیش بوده... هر سال که رومن پولانسکی فیلمی می ساخته یا کاری انجام می داده مطبوعات می رفتن سراغش برای کند و کاو ماجرایی که سالها قبل اتفاق افتاده بود.

محمد دوشنبه 13 مهر 1388 ساعت 18:15 http://mohamed.blogsky.com/

این تناقضا ادم رو دیوونه میکنه!
یه وقت هست ادم با یه لذتی فقط به خودش اسیب میزنه بازم قابل قبوله ولی وقتی پای کس دیگه میاد وسط تو حق نداری فقط به لذت خودت فکر کنی.چون آینده ی لعنتی منتظره تا مکافاتت رو تقدیمت کنه.

کاملا درسته... ولی ظاهرا لذت آسیب رسوندن به دیگران بیشتر از لذت آسیب رسوندن به خود آدمه!

محسن دوشنبه 13 مهر 1388 ساعت 17:44 http://filmamoon.blogsky.com

پس با این حساب آمریکا یک خورده حسابهای دیگه ای با رومن داره. آیا دوست پسر دختره هم محاکمه شد؟ یا اون بچچه بود؟ تازه من که شنیده بودم فقط توی آمریکا میتونن دستگیرش کنن. یعنی فرزندان هیتلر که خانواده رومن رو توی کوره های آدمسوزی سوزوندن توی زوریخ حاکم شدن؟ اصلن این بازداشت میتونه ارتباطی میتونه با قضیه کوره های آدم سوزی داشته باشه؟
در مورد پاسخی هم که برای فیروزه نوشتی منم میخوام نظرمو بگم.
من از ماندلا یاد گرفتم. که گفت. می بخشم ولی فراموش نمی کنم. این روزها ما درگیر یک سری حوادثی هستیم که گاه بعضی از دوستان هم میگن آی اگه ما -سبزها- قدرت رو به دست بگیریم اینو میکشیم و اونو میکشیم و اینا... ولی به نظر من در صورتی که این اتفاق بیافته جنبش سبز سی سال دیگه همین جایی که الان کودتاچیا هستن.
به نظر من باید مجازات اعدام لغو بشه و به جاش مثلن شونصد سال زندان بیاد. زندان باور کن از اعدام مجازات سنگین تریه. مخصوصن اگر از همون اول اعلام بشه که بخششی در کار نیست. یا اگر هست نصف شونصد ساله تخفیف که بازم میشه شونصد سال.
اعدام به نظر من خیلیم برای مجرم ممکنه خوب باشه که بالاخره اگر کمی هم انسانیت در وجودش داشته باشه ممکنه عذاب بکشه. خیلی دیده میشه که مجرم میگه آقا زودتر منو اعدام کنین که شبا خواب ندارم. همین یکی دو هفته پیش توی روزنامه عین همین جمله بود.
تازه به نظر من اسکندر همان کاری را کرد که نادر در هندوستان کرد. ما باد به غبغب می اندازیم و میگوییم نادر شاه قدر قدرت افشار .... ولی همین نادرشاه توی هندوستان عین چنگیزخان بهش نگاه میکنن. اینه که انگاری خیلیبا اینجوری باید بمیرن.
پس مرگ یکبار وشیون یکبار. مجازات دویست و سیصد سال زندان به جای اعدام. چی میگی؟ بازم خون جلوی چشماتو گرفته؟ میخوام حذف مجازات اعدام در دوره ریاست جمهوری میرحسین را بدهم.

به نظر من انسان به هیچ وجه حق نداره درباره اتمام زندگی یه انسان دیگه حکم صادر کنه. حتی اگه قاضی القضات باشه... اعدام از بی رحمانه ترین و احمقانه ترین ابداعات بشره که باید یه روز به خاطرش جواب پس بده.

برای بعضی مجرم ها واقعا لازمه که اونها رو برای همیشه دور از انسان های دیگه و اجتماع نگهداشت... که خب به قول شما می شه حبس ابد شونصد ساله... در این حرفی نیست.

سوال من فقط اینه که آیا مشهور یا معروف بودن باید باعث بشه که شخصی از مجازات تبرئه بشه؟ که خب ظاهرا نظر شما اینه که بله، باید تبرئه بشه.

چند شب پیش یه فیلم می دیدم به اسم 25th Hour که یه صحنه خیلی جالب داشت: معلم مدرسه بطور اتفاقی یکی از شاگردهاشو توی دیسکو می بینه... هر دو مست بودن و دختر اصرار داشت به برقراری رابطه نزدیک... اما اون مرد (فیلیپ سیمور هافمن) در اوج مستی مراقب بود به این دختر 17 ساله دست نزنه، چون می دونست چه مجازاتی در انتظارش خواهد بود.

این قانون چیزیه که هر شهروند آمریکایی به خوبی می دونه و باید مراقبش باشه.

فیروزه دوشنبه 13 مهر 1388 ساعت 17:27

به یه چیزی توجه نکردی و اون اینه که زمان وقوع اون جرم گذشته و شخص قربانی متحمل درد و رنجی شده که دیگه با هیچ چیزی نمی شه جبرانش کرد.

فرض کن امروز چنگیز خان و یا اسکندر را در یک دادگاه عادلانه بخوان محاکمه کنن واقعا فکر می کنی چه حکمی بهشون باید داد که عدالت و اجرا کرده باشیم نهایت می خوایم حبس ابد بهشون بدیم و یا اگه با اعدام موافق باشیم اعدامشون کنیم . ایا فکر می کنی این مجازات کافیه برای جرمی که اونا انجام دادن ؟

...شخص قربانی متحمل درد و رنجی شده که دیگه با هیچ چیزی نمی شه جبرانش کرد.

این جمله ات دقیقا در مورد سامانتا و سامانتاهای دیگه ای که مورد تجاوز قرار می گیرن مصداق داره. نداره؟

محمد دوشنبه 13 مهر 1388 ساعت 12:59 http://mohamed.blogsky.com/

به نظر من کارش خیلی وحشیانه بوده! اما از یه طرف دیگه دلم براش میسوزه! اون الان یه ادم مشهوره با کلی موقعیت و برنامه برای آینده! اما این موضوع همه چیز رو خراب میکنه!
میدونی حسام این یکی از موضوعات مورد علاقه ی منه که خیلی بهش فکر میکنم.
مثلا مریضی! شما سی سال پیش سیگار میکشیدی یا تو خوردن افراط میکردی یا هر نوع بی احتیاطی دیگه ! حالا سی سال گذشته و الان یه ادم موفقی! اوج کارته! به نهایت پختگی تو کارت رسیدی و اصلا شدی خود رومن پولانسکی!
حالا تو اوج قصه زندگیت بدون هیچ بهانه ای باید با همه چیز خداحافظی کنی! چون بهت میگن سرطان داری و زیاد زنده نمیمونی!
قصه اون دختر و پولانسکی هم حکایت همون مریضیه! نتیجه اعمال ادما به وضعیت فعلیشون وابستگی کمی داره و از جنس گذشته ی لعنتیه!
به نظر من پولانسکی باید طبق قانون مجازات بشه!

ما اغلب اوقات متوجه عواقب کاری که انجام می دیم نیستیم... البته این با طرز تفکر لذت بردن از حال و فکر نکردن به گذشته و آینده تناقض داره...

منزل دوشنبه 13 مهر 1388 ساعت 11:15

به نظر من همون طور که خودش موقع اون کار به هیچ چیز فکر نکرده, نه موقعیتش و نه اون دختر ....موقع مجازاتش هم نباید به موقعیت اون هیچ توجهی بشه چون اون لحظه رومن پولانسکی نبوده که این کار رو می کرده , یه ادم معمولی بوده و باید مثل بقیه مجازات بشه...

فیروزه دوشنبه 13 مهر 1388 ساعت 10:40

خوب اگه سامانتا رضایت داده دیگه چرا نباید ازادش کنن؟

جدای از این بحث ، گذر زمان اینقدر تغییر در انسان ایجاد میکنه که میشه همه چیز و بخشید ،در اون مقطع قطعا قضیه فرق می کرده برای اون دختر و لی بعد از 30 سال همه چیز عوض می شه . خود ما ایا نمی تونیم ادما رو بعد از سالها ببخشیم ؟؟ کاری به پولانسکی ندارم کلیت قضیه گذشت رو دارم می گم.

اگه منظورت کلیت قضیه گذشت باشه که به نظر من نه! نمی تونیم...

مثلا آیا می تونیم عرب ها رو بخاطر کاری که ۱۴۰۰ سال پیش با کشورمون کردن ببخشیم؟

آیا می تونیم اسکندر، تیمور، چنگیز، صدام یا هیتلر رو ببخشیم؟

درسته که کار رومن پولانسکی با کار هیتلر اصلا قابل مقایسه نیست، اما من دارم درباره کلیت قضیه گذشت صحبت می کنم.

در مورد رومن پولانسکی هم به نظر من هر کس باید مسئولیت کارهایی رو که انجام می ده بر عهده بگیره، درسته که سامانتا رضایت داده اما مدعی العموم آمریکا دنبالشه. چون طبق قوانین آمریکا اگر یک شخص بالای ۱۸ سال با دختر کمتر از ۱۵ سال رابطه جنسی داشته باشه (حتی اگر خود دختر رضایت داشته باشه) باز هم دادستان کل موظفه اون رو تحت پیگرد قانونی قرار بده.

محسن دوشنبه 13 مهر 1388 ساعت 00:12 http://axamoon.blogsky.com

یه طوری نوشتی اگه کسی ندونه فکر میکنه که رومن دختر رو گرفته و به شدید ترین و شنیع ترین و وحشی ترین شکل ممکنه بهش تجاوز کرده. چیزی که من از آن زمان ها یادمه قضیه به این شکل نبوده. این اتفاقات معمولن میافته ولی گاهی هم خانواده از فرصت پیش آمده استفاده میکنن که طرف رو سو کنن و یک پولی ازش بگیرن. رومن هم اون وقت از دادن این پول طفره رفت و خانواده هم موندن پای حرفشون. خود شکل قضیه هم آنقدر مشکلی برای رومن پیش نیاورد که فرانتیکش گویا اسکار هم گرفت و هریسون با سلام صلوات اسکارو براش برد بی این که خیلی قضیه رو جدی بگیرن.
با تفکراتی که ما در این سوی جهان داریم آره نمی بایستی همچین حرکت چیپی می کرد.
من اگر قاضی بودم رضایت خانواده شاکی رو جلب می کردم. به رومن هم می گفتم که مرد قحطی .. بود؟ من نمی تونم یکی از آخرین غولهای بازمانده از سینمای نسل خودم رو به زندان بیاندازم.
با مهر نوشم توی فیس بوک کل کل داریم سر قضیه.

داستان دقیق این بود که رومن سامانتا رو می بینه و می گه بیا می خوام ازت بعنوان مدل عکاسی استفاده کنم. می بردش بیرون و ازش چند تا عکس می گیره. فرداش دوباره میاد دنبالش، سامانتا با دوستش بوده، رومن می گه اونو ول کن بیا با هم تنها بریم.
خلاصه می بردش خونه و شروع می کنه ازش عکس گرفتن. بعد کم کم می گه حالا لباسات رو دربیار، بعد می گه می خوام ازت توی وان حموم عکس بگیرم... همونجا بهش شامپاین می ده و بعد هم بهش تجاوز می کنه.
سامانتا گفته در اون زمان اصلا virgin نبوده و با دوست پسرش رابطه داشته... از طرفی سال 1997 هم رضایت خودش رو از رومن اعلام می کنه که پرونده مختومه بشه.
اما با اینحال پلیس آمریکا و مدعی العموم دنبال قضیه هستن که بگیرنش.
اینم بگم که تفکرات اینچنینی مال اینطرف جهان نیست و اتفاقا در آمریکا قوانین خیلی سفت و سختی وجود داره درباره نحوه ارتباط با افراد کمتر از 18 سال.
منم دقیقا همینو می گم، می گم آیا چون رومن غول بازمانده از نسل شماست دلیل می شه که از گناهش بگذرن؟

... یکشنبه 12 مهر 1388 ساعت 23:48 http://mmajhool.blogfa.com

سلام.مجهولم.آدرس جدیدم همونه فقط تو بلاگفا.

فکر کردم آدرست رو عوض کردی.
میام پیشت.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد