پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

فیلم های مهمی که دوستشون ندارم!

اولین سال هایی که فیلم می دیدم خیلی زیاد تحت تاثیر مجلات سینمایی بودم و نقدهایی که می خوندم. یعنی اگر در مجلۀ فیلم از فیلمی تعریف می شد یا فیلمی در جشنواره ای معتبر جایزه می گرفت، فکر می کردم خب قطعاً با اثر مهمی طرف هستم و موقع تماشای فیلم خودم رو مجبور می کردم که از فیلم خوشم بیاد... یعنی در واقع فکر می کردم اگر از چنین فیلمی خوشم نیاد اشکال از منه که فیلم رو درست درک نکرده ام.

اما بعد از مدتی کم کم متوجه شدم الزاماً نباید نظر من با نظر یک منتقد یا حتی گروه بزرگی از منتقدین سینمایی یکی باشه. به هر حال من سلیقه و نظر خودمو دارم. یعنی ممکنه فیلمی جایزه های بزرگی رو هم کسب کنه ولی من دوستش نداشته باشم.

اینها رو گفتم که برسم به فیلم تایلندی ظاهراً مهمی که پارسال جایزۀ نخل طلای کن رو گرفت. من فیلم رو با شوق و ذوق زیادی شروع کردم و وقتی برای اولین بار به ساعت نگاه کردم دیدم فقط 18 دقیقه گذشته!

واقعاً نمی دونم هیات داوران با چه معیاری این فیلم رو شایستۀ دریافت مهمترین جایزۀ جشنوارۀ کن دونستن، شاید واقعاً باهاش ارتباط برقرار کردن و ازش خوششون اومده. شاید پیام مهمی تو فیلم بوده که اونا گرفتن و من نه... ولی آقا جان هر کاری هم بکنی من نمی تونم با فیلمی ارتباط برقرار کنم که 8 دقیقۀ تمام دوربین رو ثابت کاشتن رو به یک میز که دورش پنج نفر نشستن دارن حرف می زنن، اونم چه کسانی؟ یه پیرمرد رو به موت، یه پیرزن، یه پسر جوون، خواهر پیرمرد که سالها پیش مرده (و حالا روحش برگشته) و یک گوریل که در واقع پسر اون پیرمرده اس که چند سال پیش توی جنگل رفته و مرده!

این فیلم به غیر از (احتمالاً!) پیام مهمی دربارۀ تناسخ و زندگی آدم ها و چند پلان زیبا از مناظر تایلند هیچ جذابیت دیگه ای نداره. اصلاً مگه اولین شرط یک فیلم خوب این نیست که بتونه مخاطب رو به خودش جذب کنه؟

این اتفاق دربارۀ خیلی فیلم های مشهور و جایزه بگیر دیگه هم تکرار می شه. مثل اون فیلم فرانسوی که پارسال کاندید اسکار بود، یا حتی فیلمی مثل همشهری کین که سالهاست بهترین فیلم تاریخ سینما از دید منتقدان سینماییه. همشهری کین فیلمنامۀ خوبی داره، همه چیزش سر جاشه ولی آیا واقعاً بهترین فیلم تاریخ سینماس؟

به نظر من که نه... من کاری با نظر منتقدان یا جایزه های سینمایی ندارم. من سلیقۀ خودمو دارم و فهرست بهترین های سینماییم هم متعلق به خودمه. قرار نیست همۀ ما دنباله رو نظر منتقدان باشیم.

نظرات 14 + ارسال نظر
محسن چهارشنبه 18 خرداد 1390 ساعت 23:39

مطمئن باش که از بدشانسی مون جایزه رو می بریم.
اونوقت.

محسن چهارشنبه 18 خرداد 1390 ساعت 09:49

ولی خودمونیم این فیلمفارسیپایاننامه اولی فیلم سیاسی جمهوریاسلامیایرانه.

این اخراجی های ۳ هم مثلا سیاسی/کمدی بود دیگه... ولی این دیگه خیلی جدی سیاسیه! چقدر جایزه گذاشتن براش... می گم بریم ببینیم یه وقت دیدین یه جایزه ای چیزیم بردیم!

محسن سه‌شنبه 17 خرداد 1390 ساعت 17:03

چون حساس شدم. شوخی و جدی سرم نمیشه. خون جلوی چشمامو گرفته. فکر کنم بشم ومپایر.
بزودی.
اونوقت.

برای چی اونوقت؟!

محسن دوشنبه 16 خرداد 1390 ساعت 22:05

دیدن فیلم پایان نامه فقط از یک مازوخیست بر می آد. حسام؟

شما دیگه چرا باور کردین؟؟؟!

ها؟ یکشنبه 15 خرداد 1390 ساعت 23:37

ها؟ آهان :D

ها؟ یکشنبه 15 خرداد 1390 ساعت 13:51

واسش ماشین جایزه گذاشتن. شما خواستی ببین اما تو سینما نبین :D واقعا بازیگرای این فیلم منزجر کننده هستن!

سال ۸۸ فقط یه فیلمو تو سینما دیدم: درباره الی...
سال ۸۹ اصلا سینما نرفتم!
سال ۹۰ هم یک فیلم: جدایی نادر از سیمین

دیگه فکر نکنم برم سینما تا دعوت (حاتمی کیا)

اینم که گفتم باید دید منظورم برعکس بود!!!

محسن یکشنبه 15 خرداد 1390 ساعت 11:54

اگه قرار بود که اصغرم بگیره که باید همه جایزه ها رو میگرفت. نمیشه که. وگرنه خب آره.
ببین بقیه چی بودن؟
البته یکیش که سیاه ترین فیلم تاریخ سینمای ایران بوده که افتخار ساختش نصیب دوران ارشاد فعلی شد.
پایان نامه.
در مقابل پایان نامه جرم باید کن و ونیز و برلین و شیکاگو و اسکارم بگیره. اصلن درو کنه همه رو. :))

دارن به شدت تبلیغ می کنن برای پایان نامه و فروش بیشترش. ندیدمش هنوز. دورادور موضوعش رو خوندم... اتفاقا این فیلمیه که باید دید!

ها؟ شنبه 14 خرداد 1390 ساعت 23:55

جرم و منم دیدم فیلم برای اونا که کیمیایی و فیلم های قدیمیشو دوست دارن بد نبود اما واسه من با سطح بالای توقع فیلم چرتی بود واقعا . نمیدونم چرا وقتی واسه فیلم زحمت میکشه چیزهایی مثل کولر گازی و پراید و 206 و تو سال دو هزار و پانصد و خورده ای شاهنشاهی نادیده گرفته میشه . با سیاه سفید کردن و آمبولانس ساختن که فیلم قدیمی نمیشه! دیگه از فیلم نامه هم بگذریم آوردن بازیگر هایی مثل لعیا زنگه و بزرگ کردن نقششون و در نتیجه سردرگمی تماشاچی برای پیدا کردن نقش اون یا سیامک انصاری هم از کارهای مسخره فیلم بود در مجموع من از 10 به فیلم امتیاز 3 میدم. الان به پست ربطی نداشت واقعا! :D

من اصلا داستان فیلمو نمی دونم. نمی دونستم مثلا در زمان قدیم می گذره...

اصولا ایجاد فضاهایی به غیر از زمان حال به طراحی حرفه ای و سرمایه زیادی احتیاج داره. نامردها توی هالیوود همچین فضاسازی می کنن که باورت می شه واقعا فیلم مثلا ۵۰، ۱۰۰ یا حتی ۵۰۰ سال پیش ساخته شده... ما همین بتونیم از پس زمان حال بربیایم شاهکار کردیم واقعا!

محسن شنبه 14 خرداد 1390 ساعت 18:26

یکی از فیلم هایی که حسابی توی ذوقم زد، جرم بود. دیروز با ترانه مرتکب این جرم شدیم.
نمی دونم دیدیش یا نه. مسعود خودش به خاطر نطقی که در مراسم جشنواره و در دفاع از جعفر کرد جایگاه خودشو توی کارگردانان مردمی محکم تر کرد. ولی خداییش جرم هیچچی نبود.
فقط یک ستاره برای موسیقی متن اش بهش دادیم.
دو نفری.
این کامنت منطبق با پست بود؟

شورای تشخیص و ارزیابی انطابق در این باره نظر خواهد داد!

جرم رو ندیدم. یعنی خیلی وقته - از ده سال پیش به اینور - گفتم دیگه هیچ رقمه فیلمای کیمیایی رو نمی بینم. حالا چرا واسه این فیلم جایزه گرفت؟ یعنی حقش نبود؟ باید اصغر فرهادی می گرفت؟؟؟

محسن شنبه 14 خرداد 1390 ساعت 15:50

اه حسام تو زنده ای؟ مدتی بود که اینجا پستایی بود راجب به فیلمی در حال ساخت ولی نمیشد توش کامنت گذاشت. مام که خوره کامنتیم کلی غمباد گرفته بودیم.

این پست های مربوط به پشت صحنه های فیلم رو برای اثبات زنده بودنم آپ می کردم دیگه!

این کامنت هم چون مرتبط با موضوع پست نیست اصلا قبول نیست! باید یکی دیگه بذارین.

ها؟ شنبه 14 خرداد 1390 ساعت 13:26

inception واقعا اونقدر ها هم خوب نبود که بتونه اول باشه . داستان های پیچیده تر و بهتر کار شده هم هست واقعا. Eyes Wide shut و موافقم . اگه ممکنه میخوام تو یه پست جدا نقدش کنید دیدگاهتون و ببینم راجع به فیلم.
از دیشب تا حالا True Grit و Winter 's bone رو دیدم راجع به اولی باید بگم برادران کوهن عالیند جف بریجز هم داره کارای خوبی میکنه پشت هم اما دومی زیاد قوی نبود کارش هر چند موضوعش بد نبود. راستی Hereafter و دیدید؟

ترو گریت فیلم خوبیه، البته چهل دقیقه اول فیلم به نظرم کمی کشدار و طولانی اومد. می تونست جمع و جورتر باشه.

Winter's Bone رو دوست داشتم. از فضایی که ترسیم کرده بود خوشم اومد و همچنین بازی ها. سکانس درآوردن دست از کف برکه هم فوق العاده پرداخت شده بود.

Hereafter رو هم دیدم، فیلم بدی نیست اما در حد و اندازه های کلینت ایستوود هم نیست. داستان ظرفیت یه فیلم سه ساعته رو نداره و فضای فیلم هم خیلی بی روح و کسل کننده اس.

درباره Eyes Wide Shut هم قبلا در قسمت فیلم های به یادماندنی نوشته ام. از سمت راست وبلاگ می تونین پیداش کنین.

سونیا جمعه 13 خرداد 1390 ساعت 21:11

منم از فیلم همشهری کین خوشم نیومد و فکر کردم اشکال از منه!!:دی

شاید همشهری کین در زمان خودش فیلم فوق العاده ای بوده باشه، اما الان برای ما الزاما فیلم شاهکاری نیست.

ممکنه بهم بخندی اما اگه من بخوام فهرستی از بهترین فیلم های سینما رو بنویسم قطعا Amelie، Inception و Eyes Wide Shut در رده های اول تا سوم قرار می گیرن.

ها؟ جمعه 13 خرداد 1390 ساعت 12:52

من فیلم و ندیدم اما خیلی وقته به این نتیجه رسیدم وقتی همه!!! میگن یه فیلم قشنگه زیاد رو اون فیلم حساب نکنم:D راستی الان DUE DATE و دیدم این رابرت جونیور عجب آدم کار درستیه :D

آره این فیلم برای سرگرمی یا یه شب تعطیل انتخاب خیلی خوبیه،

رابرت داونی جونیور و بازیگر نقش مقابلش ترکیب خیلی جالبی هستن، البته‌ آدم یه جاهایی دلش به حال اون بابا می سوزه...!!!

هادی پنج‌شنبه 12 خرداد 1390 ساعت 18:20 http://playtime.blogsky.com

با مشقت و عذاب تونستم فیلم رو تا آخر تماشا کنم

یعنی واقعا عذاب روحیه تماشای همچین فیلمی که هیچ رقمه نمی شه باهاش ارتباط برقرار کرد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد