پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم
پلان های روزانه

پلان های روزانه

هر کسی بازیگر نقش اول زندگی خود است، من می خواهم زندگی را کارگردانی کنم

اینترنت به سبک Stop Motion!

اوایل سال ۱۳۷۵ بود که برای اولین بار با "اینترنت" کار کردم. سیستم های VAX/VMS سایت دانشکده با اون مانیتورهای تک رنگ سبز قدیمی و محیط text ما رو به دنیای عجیبی می بردن که برای ما دانشجوهای سال دوم  خیلی جذابیت داشت.

اوایل، استفاده از اینترنت فقط برای دانشجوهای ارشد مجاز بود، اما ما با جدیتی که به خرج دادیم تونستیم مسئولیت سایت رو بعهده بگیریم و تمام مدت رو پشت سیستم های "اینترنت دار" بگذرونیم... اولین تجربه ها با ایمیل، موتورهای جستجو، شبکه های اجتماعی اولیه و... هر کدوم خاطرات مخصوص به خودشون رو داشتن.

طی ۱۵ سال گذشته، اینترنت از مراحل مختلفی عبور کرده و از یه ابزار اختصاصی برای محققان و دانشجویان تبدیل شده به یکی از پراستفاده ترین ابزارهای روزمره. ارتباطات سریع و راحت از طریق نامه های الکترونیکی، پرداخت های آنلاین، وجود انواع و اقسام اطلاعات و... باعث شده هر کسی در حد حرفه و نیازش به نحوی از اینترنت استفاده کنه.

اینترنت برای بعضی ها به معنی محلیه برای داونلود آهنگ و فیلم، برای بعضی ها جاییه که می شه توش با دوستان واقعی و مجازی ارتباط برقرار کرد، بعضی ها تمام کارهاشونو از طریق ایمیل انجام می دن، بعضی ها بعنوان ابزاری برای تحقیق و مطالعه بهش نگاه می کنن و گسترده ترین دایره المعارف موجود...

این نیاز به اینترنت برای همه و در تمام مشاغل وجود داره. محصل، دانشجو، کارمند، نظامی، دولتی،... همه از اینترنت استفاده می کنن و اصلاً طی سال های اخیر میزان دسترسی به اینترنت به یکی از پارامترهای پیشرفت کشورها تبدیل شده. حتی خیلی از کارهای عمومی کشور مثل ثبت نام کنکور هم دیگه کاملاً اینترنتی شدن...

اینا همه رو گفتم تا برسم به تعریف جدیدی که از اینترنت شنیدم. دیروز یا پریروز، در یکی از همایش های دولتی/نظامی، یکی از سخنرانان گفته که: اینترنت ابزار جاسوسی نیست، بلکه خود جاسوس است!

این حرف یعنی زیر سوال بردن کل اینترنت و نه سایت های خاصی مثل شبکه هایی که اطلاعات بازدیدکننده ها رو جمع می کنن، نه فیس بوک، نه تویتر... بلکه کل اینترنت.

بلافاصله بعد از این حرف پورت های اچ. تی. تی. پی. اس. بسته شد، ساکس قطع شد، ایمیل های زیادی با مشکل مواجه شدن، گوگل مختل شد و سایت های بیشتری فیلتر شدن... و تمام این اتفاقات همزمان شد با افتتاح شبکۀ علمی کشور، که به نوعی سنگ بنای اینترنت ملی محسوب می شه.

بعنوان کسی که از همون اوایل ورود اینترنت به ایران بطور مداوم و گسترده باهاش سر و کار داشتم، از پشت پردۀ بعضی سایت ها و موتورهای جستجو خبر دارم. این واقعیت رو انکار نمی کنم که اینترنت می تونه خطرات و تهدیدات زیادی به همراه داشته باشه. حتی سه فیلم کوتاه هم در همین زمینه ساخته ام: "یک درجۀ لعنتی" دربارۀ عواقب خطرناک دوستی های اینترنتی، "شما ۹ میلیون دلار برنده شده اید" دربارۀ ایمیل های جعلی برنده شدن در قرعه کشی های اینترنتی و "استاکس نت: جنگ سایبری" دربارۀ ویروسی که به نیروگاه بوشهر حمله کرد...

حتی یکبار هم قبلاً در پستی نوشته بودم که عضویت در سایت هایی مثل فیس بوک و ورود اطلاعات شخصی، می تونه چه تهدیداتی در پی داشته باشه... اما هیچوقت با این نگاه و با این شکل برخورد با اینترنت موافق نبودم.

زدن و بستن و فیلتر کردن و مختل کردن سایت ها راه حل مشکل نیست. اگر مشکلی وجود داره، باید از طریق اطلاع رسانی به کاربران و ارائۀ جایگزین حل بشه. اگر فکر می کنیم ورود به فلان سایت به هر دلیل نباید صورت بگیره، اول باید یک سایت جایگیزین براش طراحی و معرفی کرد، بعد با اطلاع رسانی درست کاربران رو به عدم استفاده از سایت اول تشویق کرد. اگر فکر می کنیم جی میل یا هر سرویس میل دیگه ای مشکل داره، بستن و فیلتر کردن دومین راه حل مساله نیست... چون همیشه راه برای دور زدن فیلترینگ وجود داشته و خواهد داشت. این کار تنها کاربران رو نسبت به تصمیم گیرندگان بدبین تر می کنه. وگرنه شدیدترین فیلترینگ رو هم می شه بالاخره به طریقی دور زد و وارد سایت های مورد نظر شد...

ایکاش مدیران و تصمیم گیرندگان شرکت زیرساخت که مسئول فراهم کردن اینترنت کشوره، منطقی تر و علمی تر به اینترنت نگاه کنن و از دستکاری و تست مداوم سرویس های شبکه خودداری کنن. این روزها ادعای پیشرفت علمی کشور بدون وجود اینترنت سالم و پرسرعت تنها به یک شوخی بزرگ شبیهه!